سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان ناتو، این هفته در حالی هفتادوپنجمین سالگرد خود را جشن میگیرد که ظاهرا از زاویه نگاه بیرونی، در وسیعترین و متحدترین دوران خود به سر میبرد اما رهبران ناتو هیچگاه تا این حد از ادامه بقای آن ناامید نبودهاند.
اندکی پیش از پنجاهمین سالگرد تأسیس آن، ۱۹ کشور عضو ناتو، در ۲۴ مارس ۱۹۹۹ جنگ تجاوزکارانهای را علیه جمهوری فدرال یوگسلاوی در آن زمان آغاز کردند. برای ایالات متحده برانگيختن درگيری و جنگ در قارۀ اروپا به منظور باز نگه داشتن دستان خود در شرق آسیا، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
با وجود از بین رفتن پیمان ورشو، ناتو نیز باید به سمت کاهش فعالیتها حرکت میکرد. این سازمان اما به جای کنار نشستن، کشورهای بلوک شرق را یک به یک بلعید و حتی با جذب سه جمهوری بالتیکی-شامل لیتوانی، لتونی و استونی- که بخشی از شوروی بودند، سیریناپذیری خود را به نمایش گذاشت.
جنبش بینالمللی سنديکاهای کارگری طبقاتی بر خواست خود برای انحلال فوری ناتو و همه ائتلافهای نظامی، لغو کامل سلاحهای هستهای و احترام به استقلال و حاکمیت همه کشورها تأکید میکند.
اسناد ثبت شده و مستندات فراوان نشان میدهد که جنگ اسرائیل مستقیما علیه نوار غزه یک «پرچم دروغین» اهریمنی است که با دقت و بخوبی برنامهریزی شده است(فیلیپ جرالدی، میشل شودوفسکی، ۹ اکتبر ۲۰۲۳).(۱) درباره نقش حماس، سابقه ای طولانی وجود دارد که به سال ۱۹۸۷ برمیگردد.